حاج اسماعیل دولابی(ره) می فرماید:
یک وقتی هم پیرمردی بود که در مجلس گریه میکرد. بعد از چهار جلسه دیدم پشت سر من میآید. او را میشناختم. میگفت: من پیرمرد بدبختی هستم. چهل پنجاه سال است که به خانوادهام خیلی بد کردهام. حالا زنم متوجه شده است و میگوید: تو عوض شدی. آمدهام به شما بگویم: چه خاکی بر سرم بریزم؟ گفتم: حالا دیگر خاک کربلا بر سرت بریز... اینها چراغی است که خدا روشن میکند. اگر دیدی گذشتهات بد بوده و خیلی تاریک است، زیاد غصه نخور، این چراغ برای علاج است.
کتاب طوبای محبت
عزا خانه ابا عبدا... (ع) ----- حاج محمد اسماعیل دولابی
« ... در حرم حضرت اباعبدا... (ع) در بالاسر حضرت همه چیز حل شد و هر چه را می خواستم به من عنایت کردند، ... دیگر اتاق ما شد بالای سر ضریح حضرت و تا سی سال عزا خانه ابا عبدا... (ع) بود و اشخاصی که به آن جا می آمدند، بی آنکه لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند، می گریستند. بر اثر عنایات حضرت اباعبدا... (ع) کار به گونه ای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملا آقا جان، مرحوم آیت ا... شیخ محمد تقی بافقی و مرحوم آیت ا... شاه آبادی، بدون این که من به دنبال آنها بروم و از آن ها التماس و درخواست کنم، با علاقه خودشان به آنجا آمدند. به هر تقدیر همه عنایاتی که به من شد از برکات امام حسین (ع) بود. از راه سایر ائمه هم می توان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین (ع) خیلی سریع انسان را به نتیجه می رساند. چون کشتی امام حسین (ع) در آسمان های غیب خیلی سریع راه می رود، هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد می رسد. »
اینک بنگرید گوشه ای از بیانات قدسی آن رادمرد و الهی را درباره امام زمان (ع) و راهکار عملی ارتباط با آن حضرت:« اگر کامل شود و محبت به حد کمال برسد، طوری می شود که حضرت در ظاهر ببیند یا نبیند، در یقین او اثر ندارد، بلکه در هر وقت با قلب خود او را مشاهده می کند. مثل پیامبر (ص) و اویس قرنی که به ظاهر اصلاً یکدیگر را ندیدند، اما هرگز از هم جدا نبودند. کسی که غیبت و حضور حضرت حجت برایش یکسان باشد، به حضرت راه پیدا می کند.»
سلام بر حسین و حسینیان
سلام بر عشاق حسین (علیه السلام)
«قبره فی قلب من والاه» قبر امام حسین در دل محبان اوست.
عارف بزرگ حاج اسماعیل دولابی (ره) می فرماید:
«در جوانی گاهی اوقات می شد که چند شبانه روز پیاپی برای امام حسین(علیه السلام) اشک می ریختم. یکی از همین روز ها از داخل اتاق منزلمان که روضه بود و فقا جمع بودند بعد از گریه کردن بسیار به ایوان جلوی اتاق آمدم و دراز کشیدم که یکباره مشاهده کردم ملائکه فوج فوج از آسمان می آیند و داخل سینه من طواف می کنند و به آسمان برمی گردند و دسته دیگر می آیند.»
نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است!
آقای حسنی طباطبایی نقل کردند:
صبح یکی از روزهای ماه محرم پس از تشرف به حرم مطهر کریمه اهل بیت حضرت معصومه (علیها السلام) به قصد زیارت آقای مجتهدی حرکت کردم. در زدم، کسی در را باز کرد و گفت:
حمید آقا! آقای مجتهدی منتظر شما هستند تا صبحانه را به اتفاق شما صرف کنند!
به خدمت ایشان شرفیاب شدم، سفره صبحانه پهن بود.
فرمودند:
صبحانه را بایستی با شما صرف میکردیم! خوش آمدید، بفرمایید!
در کنار آقای مجتهدی، کتاب گنجینه الاسرار مرحوم عمان سامانی ، قرار داشت. ایشان ضمن صرف صبحانه، اشارهای به آن کتاب کردند و گفتند:
آقاجان! عمان سامانی در میان مرثیه سرایان حسینی مقام و منزلت ویژهای دارد و بعد فرمودند:
اصلاً دستگاه حضرت اباعبدالله (علیه السلام) یک دستگاه عجیبی است! نام مبارک ایشان هم خیلی بزرگ است. در نام مقدس «حسین (علیهالسلام)» اسرار عجیبی نهفته است.
و پس از چند لحظه تأمل، فرمودند:
هر کس که نام آقا امام حسین (علیه السلام) را بشنود از میزان انقلاب خاطری که پیدا میکند پایه ایمانش را میتوان فهمید. کسانی که نام این بزرگوار را میشنوند و تغییر حالی در خود نمیبینند باید جداً نگران ایمان خود باشند!
نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است.
بیان مرحوم دولابی در منزل مرحوم شیخ جعفر آقا مجتهدی (رحمة الله علیه)
استاد حاج شیخ عبدالقائم شوشتری می فرمایند:
روز عید غدیر بود که در خدمت مرحوم حاج اسماعیل دولابی رحمه الله به دیدن مرحوم جعفر آقا مجتهدی رحمه الله رفتیم.
به محض نشستن مرحوم حاج اسماعیل سخن را درباره توحید شروع کرد و مطالب بلندی آنروز از زبان شریفشان جاری شد و جمعی از حاضرین و برادران که به هر دو بزرگوار ارادت داشتند غرق در حضور و معرفت بودند.
فقط یک طلبه جوان که اول سلوکش بود به عنوان اعتراض به حاج آقا [دولابی] بلند گفت: آقا روز عید غدیر است از علی بگو ، مرحوم دولابی بلافاصله فرمود :آخر من وضو ندارم ، اول باید وضو بگیرم و بعد اسم مبارکش را به زبان بیاورم. جعفر آقا مجتهدی با یک حالتی پر از شور و شادی به زبان خودشان فرمودند:
ایلد احسنت، احسنت، احسنت! ایلد حاج آقا خوب گفتی.
بنده هیچوقت مرحوم جعفر آقا رحمه الله را به این خوشحالی ندیده بودم.
مرحوم حاج اسماعیل دولابی
منبع: کتاب خرمن معرفت
بخشهایی از سخنرانی حجت الاسلام فاطمی نیا در مراسم بزرگداشت شیخ جعفر مجتهدی:(20 آذرماه 1386-تالار وزارت کشور)
...حجتالاسلام و المسلمین فاطمینیا آخرین سخنران این مراسم بود که با توجه به نزدیک شدن به اذان مغرب صحبتهای خود را کوتاه کرد و به بیان نکتههای مرتبط با زندگی شیخ جعفر مجتهدی با نگاهی به دیگر عارفانی که با ایشان رفت و آمد داشتند، پرداخت.
حجتالاسلام فاطمی نیا در ابتدای سخنرانی خود گفت: «من ابتدا درباره ویژگیها ی مومن صحبت میکنم تا بعد از آن بهطور اخص درباره عارف بزرگوار شیخ جعفر مجتهدی صحبت کنم. مومن به چیزهای زیادی محتاج است. خدا به ما یاد داده که چگونه زندگی کنیم. همه حرفها را زده است، اما باید دستمان را هم بگیرد. باید از خدا بخواهیم که دست مان را بگیرد. از دیگر نکتههایی که مومن باید رعایت کند، پذیرش از کسانی است که واقعا خیر خواه او هستند، مومن دستی را که برای خیرخواهی دراز میشود، پس نمیزند.
او درباره شاگردی شیخ مجتهدی پیش دیگر عارفان توضیح داد: «من از شیخ مجتهدی کوچکتر بودم و خودم ندیدم که ایشان در زمان جوانی چه کسی را بهعنوان راهنما انتخاب کردند، اما از دیگر دوستان شنیدهام که ایشان ارادت زیادی به پدر من داشتهاند. نکته مهمی که میتوانم از زندگی شیخ مجتهدی بگویم این است که ایشان نشان دادند راه برای رسیدن به مدارج بالای عرفان هنوز بسته نشده است.» فاطمینیا با اشاره به گونههای مختلف سنن گفت:«سنن دو گونه است، یا تشریعیه است یا تکوینیه. مسئلهای که کمتر به آن توجه میشود تقسیم بندی سنن تکوینیه به ظاهریه و باطنیه است. خیلی وقتها افراد به فرقهای سنن تکوینیه ظاهری و تکوینیه باطنی توجه نمیکنند. از نکتههای ویژه زندگی شیخ مجتهدی عالم بودن به این تفاوتها بود. ایشان فوقالعاده مهذب بود. مقید به شرایع بود و باور داشت که بدون تشرع چیزی حاصل نمیشود. خدا به همه بندگان خود لطف میکند. مهم این است که بعضی افراد میتوانند از آن لطف استفاده کنند.»
او درباره تأثیر نفس شیخ مجتهدی توضیح داد:«ایشان نفس بسیار مؤثری داشت. کسی که اهل عمل باشد نفسش نفوذ میکند. من خاطرهای از تأثیر نفس ایشان دارم که برای همیشه به یادم مانده است. سالهایی شیخ مجتهدی و خانواده ما ساکن قم بودیم. من آن روزها جوان بودم و شیخ یکی از عارفان بزرگوار به حساب میآمد. یادم است که یک روز به پدرم گفتم میخواهم برای دیدن شیخ بروم. رفتم و خوشبختانه کسی آنجا نبود و شیخ تنها بود. تکه کلام شیخ مجتهدی آقا جان بود. ایشان گفت آقا جان میخواهم دست شما را که سید هستی ببوسم.
من با خجالت جلو رفتم، گفتم حاج آقا التماس دعا دارم، دعا بفرمایید. ایشان به حرم حضرت معصومه اشاره کرد و گفت، آقاجان! خانم هست همین جا دیگر.»حجتالاسلام فاطمی نیا درباره کرامات ویژه شیخ گفت:«کرامات دو گونه است، کرامات عام پسند و کرامات خاص پسند، این که کسی بیمار را شفا دهد کرامات عام پسند است، اما بعضی کرامتهای شیخ، کرامتهای خاص بود. آقای مصطفوی درباره شیخ مجتهدی میگفت: ایشان هیچ وقت کتابهای فلسفی را بهطور خاص نخوانده بودند، ولی وقتی درباره فلسفه صحبت میکرد یا نوشتههای فلسفی را میخواند، کاملا به آن مفاهیم آگاه بود و دانا به علوم فلسفی بود.»
او با گفتن این جمله که مجتهدی چگونه مجتهدی شد، ادامه داد:«شیخ مجتهدی غیراز واجبات و مستحباتی که انجام میداد، کاری کرد که مبدا دلش عوض شود.
آقای مصطفوی که از عارفان بزرگ بود درباره ایشان میگفت که ایشان انواری که به دست میآورد نگه میداشت و خرج نمیکرد. ایشان نورهایی را که به دست میآورد به راحتی هدر و از دست نمیداد. همیشه انسانها کارهای خیری انجام میدهند که بعد همان کار خیر را با انجام کارهای نادرست از دست میدهند. شیخ مجتهدی به این نکته رسیده بود که ارزش حرکات خیر خود و ثوابهایی که میکرد میدانست و از نوری که اعمال خیر در قلبش ایجاد میکرد محافظت میکرد و آن را از دست نمیداد.»
فاطمینیا درباره مفهومی به نام «راه رفته» توضیح داد:«عارفان مفهومی به نام راه رفته را زنده نگه داشتند. راه رفته چیزی غیراز مزاح و شوخی است. راه رفتگان کسانی هستند که غیراز این که فقط به مفاهیم خاص توجه کنند، به مسائل عادی زندگی هم توجه میکردند. راه رفتگان کسانی هستند که هم زندگی عادی را بلد هستند، هم در کنار زندگی عادی زندگی عارفانه دارند.»
منبع: http://hamshahrionline.ir/News/?id=40963
تربت حسین، شفای دل است، دوای دل است، صفای دل است.
دلی که ندارد نام حسین، گوش نسپرده به پیام حسین،
دلی که نیفتاده به دام حسین، آن دل، گِل است، کارش مشکل است.
نقل از: کتاب «در راه بندگی» - شرح حال حاج محمد رضا الطافی نشاط
عاشقا... دلباخته ها... توی جشن و عزا (ویژه محرم)
مطلب جالبی درباره فلسفه گریه بر سیدالشهدا در وبلاگ یکی از دوستان خوندم که این دوست عزیز سؤالی براشون مطرح شده بود که قسمتی از متن رو در اینجا می یارم:
((چرا کار شیعه ها شده گریه زاری؟چرا وقتی ولادته آقا امام حسینه اینقدر خوشحالی نمی کنن اما روز عاشوا...چرا دین شیعه ها شده دین گریه زاری...؟))... و در ادامه دوستمون میگن: «چند روزی بود که خودم هم رفته بودم تو فکرش...افتاده بودم تو شک...که آیا واقعا کار ما غلطه...؟خیلی بهش فکر کردم اما به هیچ نتیجه ای نرسیدم...تا اینکه دیروز.... »
و در ادامه نویسنده عزیز جوابی رو که از برنامه تلویزیونی گرفته بودند آورده اند که بسیار خوب و جالب توجه بود. بعد از خوندن مطلب حقیر هم مطلبی به ذهنم رسید و نوشتم که به نظر ذکرش خالی از لطف نیست و تقدیم می کنم به کلیه محبین ائمه اطهار (علیهم السلام):
سلام بر خون خدا (ثارالله) - بعضی وقتها توی مجلس جشن میبینی که دلباخته ها دارن کف می زنن و اشک از گونه هاشون سرازیره. برخی ایراد میگیرن میگن ببین جشن و سرور رو هم تبدیل کردن به عزاداری... ولی به خدا بعضی از عاشقا اشک شوق میریزن... بعضیهاشون توی جشن میلاد یادشون می یاد که آخرش چی شد. یادشون می یاد که پیامبر لبهای حسین رو می بوسید و چندین و چند بار می بوسید ولی این هم یادشون می یاد که یه نانجیب با چوب خیزران به اون لبهای مبارک می زد. چطور می شه آدم عاشق باشه و یادش نیاد چی بر سر معشوقش اومد. البته تظاهر هم وجود داره ولی بعضی ها از عمق وجودشون در این وقتها هق هق می کنن و می سوزن... بعضی با اونا همنوا می شن و حالی می برن اساسی... برخی هم که حال اونها رو درک نمی کنن ایراد میگیرن... نمی دونم ولی بحث عشقه و بحث دله...
خدایا دلهای ما رو حسینی بگردان
یا حسین شهید
مسمع گوید: حضرت امام صادق (ع) فرمود: آیا متذکر مى شوى با حسین چه کردند؟ عرض کردم : آرى ، فرمود: آیا جزع و گریه مىکنى؟ گفتم : آرى ، به خدا سوگند گریه مىکنم و آثار غم و اندوه در صورتم ظاهر مىشود حضرت فرمود: «خدا اشک چشمت را رحمت کند . آگاه باش که تو از آن اشخاصى هستى که از اهل جزع براى ما شمرده مىشوند، به شادى ما شاد و به حزن ما محزون و اندوهناک مىگردند. آگاه باش که بزودى هنگام مرگ، پدرانم را بر بالین خود حاضر مىبینى ، در حالى که به تو توجه کرده و ملک الموت را درباره تو بشارت مى دهند، و خواهى دید که ملک الموت در آن هنگام از هر مادر مهربان به فرزندش ، مهربانتر است» سپس فرمود: «کسى که بر ما اهل بیت به خاطر رحمت و مصائب وارده بر ما گریه کند، رحمت خدا شامل او مىشود قبل از اینکه اشکى از چشمش خارج گردد؛ پس زمانى که اشک چشمش بر صورت جارى شود اگر قطرهاى از آن در جهنم بریزد، حرارت آن را خاموش کند، و هیچ چشمى نیست که گریه کند بر ما مگر آنکه با نظر کردن به کوثر و سیراب شدن با دوستان، خوشوقت مىگردد»
برگزیده از مقاله عاشورا - جواد محدثى
با توجه به این روایت شریف باید گفت:جایى که آتش جهنم که قابل مقایسه با آتش دنیا نیست و به وسیله گریه بر حسین (ع) خاموش و برد و سلام گردد ، پس اگر در موردى، آتش ضعیف دنیا عزادار حسینى را نسوزاند جاى تعجب نیست .
سید جلیل مرحوم دکتر اسماعیل مجاب (داندانساز) عجایبى از ایام مجاورت در هندوستان که مشاهده کرده بود نقل مىکرد، از آن جمله مىگفت : عدهاى از بازرگانان هندو (بت پرست) به حضرت سیدالشهدا (ع) معتقد و علاقه مندند و براى برکت مالشان با آن حضرت شرکت مىکنند، یعنى در سال مقدارى از سود خود را در راه آن حضرت صرف مىکنند. بعضى از آنها روز عاشورا به وسیله شیعیان ، شربت و پالوده و بستنى درست کرده و خود به حال عزا ایستاده و به عزاداران مىدهند، و بعضى آن مبلغى که راجع به آن حضرت است را به شیعیان مىدهند تا در مراکز عزادارى صرف نمایند.
یکى از آنان را عادت چنین بود که همراه سینه زنها حرکت مىکرد و با آنها به سینه زدن مشغول مى شد. وقتى از دنیا رفت، بنا به مرسوم مذهبى خودشان، بدنش را با آتش سوزانیدند تا تمام بدنش خاکستر شد جز دست راست و قطعهاى از سینهاش که آتش، آن دو عضو را نسوزانیده بود.
بستگان آن دو عضو را آوردند نزد قبرستان شیعیان و گفتند: «این دو عضو راجع به حسین شماست»
منبع: خط خون - موسوى گرمارودى
دانلود قرآن با فرمت Mp3 بر اساس نام قاری
مجموعه صلوات های زیبا مخصوص زنگ موبایل
صلوات کلید حل مشکلات
فواید صلوات
صلوات را خدا گفت جبرئیل بارها گفت در شان مصطفی گفت
ملک مأمور رساندن صلوات
صلوات صلوات صلوات صلوات صلوات بر پیامبر صلى الله علیه و آله
راهی برای رهایی از فقر & نکته ای ناب از خصوصیات اخلاقی جناب شیخ
اباصالح التماس دعا
گل نر گس دلم دیوانه توست
آقا جون امام رضادلم برات پر می زنه
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 5
کل بازدید :401577
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
IQ . EQ . SQ [138]
عاشورا در نگاه مستشرقین و اندیشمندان [215]
گریه بر حسین علیه السلام چرا؟ [172]
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بهجت [189]
♥ + عشق به امام حسین، عشق به همه خوبیها ♥ [1686]
زندگانی فاطمه زهرا (س) - سید جعفر شهیدی [160]
بغض ابری [257]
دستورالعمل های عرفانی [244]
آیة الکرسی [1877]
صلوات [168]
وبلاگ جلسه خادم الرضا علیه السلام [195]
اقیانوس زهرا (سلام الله علیها) [308]
میرویم تا انتقام سیلی زهرا بگیریم [205]
عاشق واقعی حضرت زهراء (س) [991]
[آرشیو(15)]
عطش
کتابهای رایگان برای همه
زورخانه بابا علی
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
ظهور یا شروع
« یا مهدی ادرکنی »
طلبه ای طالب یار
سایت بزرگ حاج عبدالرضا هلالی
توکای شهر خاموش
یعسوب
بسم رب الشهد و الصدیقین
وبلاگ حضرت امام حسین و علی اصغر (علیهم السلام)
شکسته بال
بحارالمعارف
یاس کبود